طغیان
طغیان

طغیان

۲۸

تنهایی‌ام نشسته میان اتاق‌ها

بر ۲۸ سالگی‌ام جای داغ‌ها

گریه نمی‌کنم همه اتفاق‌ها

یک روز می‌رسد که فراموش می‌شود