طغیان
طغیان

طغیان

اگر تو بخواهی

این قاب عکس را از روی دیوار خواهم برداشت. لباس های سیاهم را دور خواهم ریخت. این کاغذ های خط خطی شده و مچاله را از کف اتاق جمع خواهم کرد. قرص هایم را سر ساعت خواهم خورد. دیگر اشکی نخواهد بود. تلخ نخواهم خندید. دست هایم نخواهد لرزید. شب ها کابوس نخواهم دید. هذیان نخواهم گفت. غمگین نخواهم نوشت. فکرهای بیمارگونه ام را دور خواهم ریخت. حال من خوب خواهد شد. روح من آرام خواهد گرفت. اگر.. اگر.. معطل نکن بغلم کن لعنتی. بغلم کن..