پس آنگاه به نور، به بیان رازگونه و به جانِ جهان رسید، یا که...فاطمه را دید، چشمان سیاه او را دید و نگاه او را بر آویزگاه ضمیر بى تابش آویخت، تا هر از گاه نور شود، ماه شود، مهتاب شود...
•••••
کیمیاگر
پائولو کوئیلو
ترجمه حسین نعیمى
نشر ثالث