طغیان
طغیان

طغیان

چه شد که از همه جا بوی درد می آید؟

به گمانم تمام آدم ها در زندگی شان چیزی را گم کرده اند. چیزی که اگر پیدایش کنند آرامش را برایشان تثبیت خواهد کرد. عجیب آنجاست که گاهی آدم ها خودشان را گم میکنند. لابلای سطر های نوشته ایی که کلماتش از عمد میگریزند و مشخصا این دردناک ترین حالت گم شدن است.

به گمانم تو هم چیزی را گم کرده ایی. چیزی که اگر پیدایش کنی قلبت را آرام خواهد کرد. چیزی که من نیستم و لباس های مرا بر تن ندارد و احتمالا این غم انگیز ترین حالت پیدا شدن است.

طولانی اش نمیکنم. حرفم این است؛ میخواهم جا بگذارمت لابلای سطر های این نوشته. همین نوشته که کلماتش بوی بی حوصلگی و خستگی میدهند. همین نوشته که نه میخواهم ادامه اش بدهم و نه میخواهم آخرش نقطه بگذارم